ثمره حيات انسانى
اين حيات، حيات ديگرى است، حياتى انسانى است. اين حيات، حركت دارد. اين حيات، منشأ حسّ و درك است، امّا اين درك با آن درك ها فرق مى كند. آن دركى كه قبلاً داشته است همه اش در مقام اين بوده كه بفهمد چه چيز ضرر دنيايى دارد تا از خود دور كند، و چه چيز نفع دنيايى دارد تا جلب كند. حالا كه به اين حيات انسانى رسيد كارى به دنيا كه ندارد، هيچ، حتّى كارى به آخرت هم ندارد، اگر نماز مى خواند براى بهشت رفتن نمى خواند بلكه چون خدا امر فرموده است مى خواند، بندگى خدا مى كند. مى داند كه او را بهشت مى برند، امّا هدفش بهشت رفتن نيست. براى بهشت رفتن نماز نمى خواند. براى بهشت رفتن انفاق نمى كند. اصلاً در اين مسير نيست بلكه بخاطر اين است كه مى داند خدا از اين كار خوشش مى آيد، امام زمان - عجل اللّه تعالى فرجه - خوشش مى آيد، مى خواهد تحصيل رضاى حق بكند.
فرقان در حيات انسانى
وقتى نگاه مى كنى مى بينى اين اولياى خدا در ظاهر با ديگران فرقى ندارند، غذا مى خورند، تجارت مى كنند، درس مى خوانند،مثل ديگران؛ لكن فضاى باطنشان، حيات انسانى دارد، يك عالَم ديگرى دارند، جور ديگرى هستند، دركشان درك ديگرى است. در منطق قرآن اينان «فرقان» دارند: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللّهَ يَجْعَل لَكُمْ فُرْقاناً»، قرآن مى فرمايد اگر تقواى الهى پيشه كنيد، اهل تقوا باشيد، خداوند به شما «فرقان» مى دهد؛ يك بينش خاصّى، يك ديد خاصّى، يك درك خاصّى كه به احدى نمى دهد، اين فقط مال اهل تقواست.
اگر افلاطون دهر باشد، در علوم مادّى اوّلين استاد باشد، اوّلين شخصيت علمى در تمام عالم باشد امّا اهل تقوا نباشد، اهل ايمان و عمل نباشد، اين ديد را ندارد، خيلى ديدها را دارد، امّا اين ديدى را كه خدا به متّقين وعده داده است، ديدى كه به درد حيات ابديش مى خورد، ندارد.
کتاب شوق وصال جلد 1 صفحه 12- تالیف آیت الله صافی (ره) – تحقیق و نشر موسسه فرهنگی صاحب الامر(عج)