بیست هفت رجب،بعثت پیامبر صلی الله علیه و آله
مبعث مبارک پیامبر صلی الله علیه و آله در سن 40 سالگی و آغاز نزول قرآن بر پیامبر صلی الله علیه و آله در این روز بوده است(1)این روز یکی از اعیاد بزرگ است،و روزی است که حضرت رسول صلی الله علیه و آله به رسالت مبعوث گردید و جبرئیل علیه السلام بر پیامبری آن حضرت نازل شد(2)غیر شیعه مبعث را در 17 یا18 یا 24 ماه رمضان و بعضی در 12 ربیع الاول می دانند.در این روز صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله و اهل بیت آن حضرت و نیز زیارت آن حضرت و امیرالمؤمنین علیه السلام وارد شده است(3).سالیان سال بود که از بعث انبیاء علیهم السلام می گذشت،و هر قوم قبیله ای با عقیده های مختلف خود زندگی میکردند و در حجاز و مکه آن روز بسیاری بت میپرستیدند:بت سنگی،فلزی،چوبی و گاهی از جنس خرما،دختران را را زنده به گور می کردند.اثر قبائل در حال جنگ و خونریزی بودند.دنیا غرق در گمراهی و ضلالت بود.تا اینکه چهل سال از ولادت با سعادت اشرف مخلوقات و سرور کائنات حضرت محمد بن عبد الله صلی الله علیه و آله گذشت.خداوند آن حضرت را به پیامبری مبعوث فرمود،و جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و وحی های الهی را با آداب و مراسمی مخصوص به آن حضرت رسانید که در کتب روایی با سند های مختلف ذکر شده است.طبق بعضی از روایات(4)هنگامی که آن حضرت از کوه حراء بر میگشتند انوار جلال و عظمت ایشان را فرا گرفته بود.بحدی بود که هیچکس را یارای آن نبود که به آن حضرت نظر کند.از منار هر درخت و گیاه و سنگ که می گذشت در برابر آن حضرت خم می شدند و به زبان فصیح می گفتند«السلام علیک یا نبی الله،السلام علیک یا رسول الله».هنگامی که آن حضرت داخل خانه خدیجه علیها السلام شدند،از شعاع انوار جمال آن حضرت خانه منور شد.خدیجه علیها السلام عرض کرد:ای محمد این چه نور است که از شما مشاهده میکنم؟آن حضرت فرمودند:این نور پیامبری است.سپس خطاب به حضرت خدیجه علیها السلام فرمودند:بگو:«لا اله الا الله محمد رسول الله»خدیجه علیها السلام عرض کرد:سالهاست من پیامبری شما را میدانم.سپس به وحدانیت خداوند متعال و رسالت پیامبر صلی الله علیه و آله شهادت داد.در این هنگام آن حضرت فرمودند:«ای خدیجه احساس سرما میکنم.جامه ای بر من بپوشان»حضرت جامه بر خود کشید و خوابید.از جانب حقتعالی ندا رسید:«یا أیها المدثر،قُم فأنذر و ربّک فکبّر....»(5)«ای جامه به خود پیچیده بر خیز و بترسان مردم را از عذاب پروردگار خود و تکبیر بگو و پروردگارت را به بزرگی یاد کن»آن حضرت بر خاست و انگشت مبارک در گوش خود گذاشت و فرمود:«الله اکبر،الله اکبر»پس صدای آن حضرت به همه موجودات رسید و همه با او موافقت کردند.(6)پیامبر صلی الله علیه و آله سه سال پنهانی مردم را به خدای یکتا دعوت می فرمود،و پس از سه سال جبرئیل آمد و عرض کرد:«خداوند متعال امر فرموده که دعوت خویش را آشکار فرمائی».سپس آن حضرت از کوه صفا بالا رفتند و مردم را انذار فرمودند و دعوت خود را علنی نمودند.
1-زاد المعاد صفحه 36
2-زاد المعاد صفحه 36
3-زاد المعاد صفحه 40
4-منتهی الامال جلد 1 صفحه 47
5-سوره مدثر آیه 1
6- منتهی الامال جلد 1 صفحه 47