هفدهم ربیع الاوّل
تشخص تجلّی اعظم أوّل الأوائل و اَدَلُّ الدلائل أصل الجود و عین الشاهد و المشهود فالق إصباح الغیب و دافع الظلمة و الریب رحمة للعالمین خاتم الانبیاء و المرسلین سیّدنا و طبیبنا و شفیع ذنوبنا حبیب الله محمد المصطفی صلی الله علیه و اله و سلّم
آنکه بنصّ کریمۀ قل إن کنتم تحبون الله فاتبعّونی یحییکم الله و تفضیلیّۀ اسری بعبده
و تشریفیۀ دنی و فتدلّی فکان قاب قوسین او ادنی
معلوم و مکشوف است که أصل و مبدإ و معاد جملۀ خالائق حقیقت محمدی و نور احمدیست که صورت واحد واحدیست و عالم و عالمیان صور و اجزاء تفصیل او پس منبئی حقیقی ذاتی اوست و و نبوّت اصلیّه حقیقت محمدیّه را بود که کنت نبیّاً و الآدم بین الماء و الطین
و پیغمبری هر پیغمبری برای آنستکه پرتوی از شمس حقیقت محمدیّه بر آن میتابد و حکایت میکند از آن حقیقت پس نبوّت همه انبیاء بر وجه ظلّیت و تبعّیت است و نبوّت آن حضرت بر وجه اصالت و حقیقتست که:آدم و من دونه تحت لوائی -----و حدیث لولاک لما خلقت الافلاک
رمزی از این مطلب است
و عن الکاظم علیه السلام : لن یبعث الله رسولاً إلّا بنبوة محمد و ولایت علی علیه السلام
و عن الصادق علیه السلام: ما من نبیّ جاء قطّ إلّا بمعرفة حقّنا و تفضیلنا علی من سوانا و حدیث أنّا سیّد ولد آدم بر این مدّعی برهانی است واضح
آنچه اوّل شد برون از جیب غیب
بود نور جان او بی هیچ ریب
بعد از آن نور مطلق زد علم
گشت عرش و کرسی و لوح و قلم
یک علم از نور پاکش عالمست
یک علم ذریتست و آدم است
ذات او چون معطی هر ذات بود
نور او چون اصل موجودات بود
واجب آمد طاعت هر دو جهانش
دعوت ذرّات پیدا و نهانش
پس وجود مقّدس او به جامعیتش سابق است بر جمیع انبیاء
حقیقةً و متأخر است از آنها صورتاً همان طوری که فرموده اند
نحن الآخرون السابقون:
که باظهور خورشید وجودش انوار ستارگان در تلؤلُؤ نور او محو و مطموسند و این است سرّ ناسخ بودن دین او همه ادیان را
یا ایّها النبی انّا ارسلناک شاهداً و مبشراً و نذیراً و داعیاً الی الله باذنه و سراجاً منیراً: سورۀ احزاب آیه46
ای عقل نخست و حقّ ثانی
ذات تو حقیقة المثانی
مرآة وجود چون توأش نیست
یک صورت و یک جهان معانی
ای در تو جمال حق نمودار
زیبندۀ تست من رآنی
ای طور تجلّی الهی
صد همچو کلیم در فانی
گر کنه تو را کلیم جوید
طور است و جواب لن ترانی
ای منشأ عالم عناصر
وی مبدأ فیض آسمانی
ای پادشه سریر سرمد
وی خسرو ملک جاودانی
اوصاف تو در بیان نگنجد
ور هر سر مو شود زبانی
فرمود به شأنت ایزد پاک
لولاک لما خلقت الافلاک