نقش معصيت در از بين بردن چشم و گوش باطنى
كسانى كه پيروى از هواى نفسانى و شيطان مى كنند، در فضاى باطن و در آن سرّ و ضميرشان، مثل گرد و غبارى مى شود و مجاور باگوش باطنشان سر و صدايى مى شود كه مانع از اين مى گردد كه بتوانند از ديد چشم باطنى استفاده بكنند و گاهى اگر اين برنامه (معصيت الهى) ادامه پيدا كند چشم باطنى را از كار مى اندازد امّا - ابتدايش - به صورت حاجب و مانع است كه قابل زوال است؛ يعنى چنين انسانى قابل برگشت است.
حرّ بن يزيد رياحى همينطور بوده است يعنى به آن حد نرسيده بود كه باطنش فلج شده باشد؛ فقط فضاى باطنش را مانع گرفته بود، مانع كه بر طرف شد چشم باطنى ديد و گوش باطنى شنيد.
اثر پيروى از هواى نفس
امّا اگر معصيت ادامه پيداكند چشم باطنى ديگر از ديد مى افتد و فلج مى شود، مثل چشم ظاهرى كه يك وقت به حدّى مى رسد كه اصلاً كور مى گردد، نه اين كه چشم سالم باشد و به واسطه مانع نبيند، نه! بلكه نديدنش به خاطر سوء اختيار خودش است، يعنى اين انسان مثل ديگران اوّل چشم داشته، چشم هم سالم بوده، لكن پيروى از نفس امّاره و هوى و هوس و شيطان و مطلق العنان بودن در ارضاى غرايز و جلب منافع و لذايذ، اينها ديد باطنش را باطل كرده است، يعنى كور شده است.
کتاب شوق وصال جلد 1 صفحه 7- تالیف آیت الله صافی (ره) – تحقیق و نشر موسسه فرهنگی صاحب الامر(عج)