گزیده ای از وصیتنامه حضرت آیت الله حاج شیخ حسن صافی اصفهانی قدس سره
خداوندا; گوشت و خون و استخوان من به وحدت و يگانگي و بي همتايي وجود تو شهادت ميدهند و به پيغمبري خاتمالانبياء حضرتسيدالكونين و رسول الثقلين محمد مصطفي (صلي الله عليه و آله) وبه امامت جوهرالاخلاص، ام الكتاب و فصل الخطاب، باب اليقين وامام المتقين علي ابن ابي طالب عليه افضل الصلوة والسلام ويازده فرزند معصومش يكي پس از ديگري جانشينان برحق پيغمبر اكرم (صلي الله عليه و آله) ميباشند كه دوازدهمين آنها كوكب درّيآسمان امامت حضرت بقيةالله الاعظم حجةبن الحسن العسكري روحي وارواح العالمين لتراب مقدمه الفداء است كه او به امر و مشيت پروردگار قادر در پردهي غيبت بسر ميبرد تا زمانيكه ارادهيحضرت حق تعالي بر ظهورش تعلق گيرد و جهان را پر از عدل و دادكند، انشاءالله تعالي. خداوندا تو را شاهد مي گيرم كه زندگي را با نام تو و اولياء گرامي تو شروع كردم و عمري ميل من اين بود كه در راه تو و براي تو و بسوي تو قدم بردارم، تو راشاهد ميگيرم كه وجودم از عشق و محبت به تو و اولياء تو پايدار است، قلب من بيادارباب و صاحب اختيارم حضرت صاحب الامر امام زمان (عجل الله تعالي فرجه الشريف) زنده است و به محبتش پاينده است و به ولايتش مباهات ميكنم و دلباختهي جمال زيباي آسماني حضرتش ميباشم. خداوندا از تو ميخواهم كه با روحي سرشار از محبت و ولايت خاندان نبوّت عليهم السلام و امام زمان سلامالله عليه با حضرت ملك الموتملاقات كنم و پروندهي زندگي من نيز با نام تو و یاد اولياء گرامي تو بسته شود و اينپرمايهترين توشهاي است كه ميتوان با آن روزگار قبر و قيامت را بخوبي و خوشي سپري كرد و چراغ پرفروغي است كه در ظلمت قبر و ضيق لحد و سؤال نكير و منكر را بر ما آسان ميگرداند. اي خوشا آنانكه در فراق حضرتش سوختند و در انتظار وصالش آتشگرفتند و در خواب و خيالش خاموش شدند. سلام خداوند متعال و سلام ملائکه ی مقربينبر پويندگان راه عشق و محبت به خدا و اولياء خدا از اولين و آخرين و درود بي پايان بر آنها باد. خداوندا از تو ميخواهم كه چنين سرنوشتي را به من عنايت فرمايي تا در حصن حصين تو و در جمع شهداء و صديقين و صالحين باشم و حَسُنَ اولئك رفيقا كه نهايت آرزويمن رسيدن به مقام رفيع محبت و همراز شدن با محبين كوي حضرت محبوب است، الّلهم أذِقنا حَلاوَةَ مَحَبَتِكَ و محبّة اوليائك و حُجَجِك علَيهم صَلوات الله و بزرگان ما به ما آموختند كه اِنً المَحَبَة هي الغايَة القُصوي مِن المَقامات فَما بَعدَها مَقام الا و هُو ثَمَرَة مِن ثَمَراتِها،اي كاش من نيز در حال و هواي آنان )محبین) بودم و در اين تب و تاب ها ميسوختم و در هوس معرفت جلال و جمالش شعله ميشدم و در جمع ياران دلباخته زبانه ميكشيدم، خاكستر ميشدم و آنگاه با نفسي مطمئن نداي يا ايتها النفس المطمئنة ارجعي الي ربك راضية مرضيه را لبيكميگفتم و براي هميشه خاموش ميشدم و انالله و انا اليه راجعون. الهي فاجعلنا من الذين ترسخت اشجار الشوق اليك في حدائق صدورهم و أخذت لوعة محبتك بمجامع قلوبهم. ..... اي مبلغين عزيز دين مبين و اي گويندگان محترم و اي مداحان گرانقدر اهل بيت عصمت و طهارت عليهمالسلام و اي صاحبان قلم و نويسندگان گرامي به همهي شما سفارش ميكنم که از حضرت ولی عصر امام زمان(عج) غافل نشويد، سعي كنيد روابط خود را با حضرت دوستانه و عاشقانه کنید و نامش را زنده كنيد، عظمتش را بگوييد، لطف و كرمش را، جلال و بزرگيش را گوشزد مردم كنيد، دلهاي مردم را بسوي او سوق دهيد، محبت حضرتش را در قلبهاي مردم بكاريد، خودتان با حضرت رفيق شويد و مردم را به رفاقت با حضرت دعوت كنيد. اگر اين نام مبارك در محيط زندگي مردم آميخته شود، بالتبع گناه از زندگي مردم برداشته ميشود و جاي خود را به اعمال صالحه و نيكوكاري به همنوعان خود ميدهد، شايد بدين وسيله زمينهساز ظهور موفور السرور حضرتش باشيد ( صلواةالله و سلامه عليه.) ...... پروردگارا جز تو كسي عالِم به اسرار نيست، تو را شاهد ميگيرم كه دلم ميخواست در زندگي رفتار من با مردم بخصوص با طلّاب عزيز و علماي اعلام دامت بركاتهم جز با رضاي تو و خشنودي دل نازنين وليّ تو (صلواةالله عليه) شائبهي ديگري در كار نباشد، سعي من بر اين بود كه آنچه موجب خوشايند دل محبوب است انجام دهم، مجالس درس و بحث و موعظه و كرسيِ درس و اياب و ذهاب همه و همه صورتي در زير داشت غير از آنچه كه همه بهظاهر ميديدند و آن اين بود كه دلم ميخواست سرسپردگي خالصانهاي داشته باشم بر درگاه والامقام آستان مقدس حضرت بقيةالله الأعظم روحي و ارواح العالمين لتراب مقدمهِالفداء و به اين سرسپردگي من مباحات ميكنم و در واقع دلم ميخواست سگ سرگردان آستان مقدسش باشم و در پي جلب رضايت صاحبم كه اي جان عالميان به فداي يك لاخ موي اين صاحب عزيز و مهربان (سلامالله عليه و علي آبائه الطاهرين) در راه استنباط و بيان احكام خداي متعال و حلال و حرام آل محمد (ص) و در احاديث و كلمات متبركهي ائمهي معصومين عليهمالسلام توانم را از دست دادم و محاسن خود را سفيد كردم از همهي شما عاجزانه تقاضا دارم چه آنهائي كه از نزديك با من مراوده داشتند و چه آنهائي كه از دور و چه آنهائي كه مراوده نداشتند و پيش خود انتظاراتي از من داشتند، از همه و همه تقاضا دارم به اين محاسن سفيد من رحم كنند و از سر تقصيرات من درگذرند و مرا حلال كنند كه عفو و گذشت خصلت برگزيدهي ائمهي معصومين ما بوده (سلامالله عليهم اجمعين). من هم متقابلاً از همهي كسانيكه در مورد من حرفي زدهاند و سوءظنّي داشتهاند و خلافي گفتهاند و يا غيبت و تهمتي، از همهي آنها بدون استثناء درميگذرم و رضاي خداي متعال را در آن ميبينم كه من از آنها راضي باشم به اميد اينكه در قيامت مورد غفران و رحمت پروردگار عالم قرار گيرم. فرزندان عزيزم از مردم بخواهيد كه در تشييع جنازهي من و بالاي سر قبر من و آنگاه كه مرا سرازير قبر ميكنند و موقعي كه خاك روي بدن من ميريزند براي امام حسين سلامالله عليه گريه كنند و مصائب أباعبدالله (ع) را بخوانند كه مروي است امام رضا (ع) فرمودند: يابن شبيب إن كنت باكياً لشيء فابك للحسين بن علی بن ابی طالب (علیهما السلام) تا اين اشكها بر روي خاك قبر من ريخته شود و از بركات آن استفاده كنم. فرزندان عزيزم دلم ميخواهد محلّ دفن من در مقبرهي علامه مجلسي (رضوانالله تعالي عليه) باشد، جائيكه مؤمنين جمعند و فضاي آن با تلاوت قرآن و نماز و دعا معطّر است. در مجالسي كه برگزار ميشود سعي كنيد عظمت و رأفت و عطوفت امام زمان روحي و ارواح العالمين له الفداء را گوشزد مردم كنيد، دلهاي مردم را بسوي حضرتش سوق دهيد، ذكر مصائب اميرالمؤمنين و عصمت كبري فاطمهي زهرا و اباعبدالله الحسين صلواةالله عليهم اجمعين بشود تا از بركت اين اسماء متبركه سلامالله عليهم اجمعين من هم فيض ببرم. رحمت الله الواسعه انشاءالله شامل حال همه مؤمنين خواهد شد. امّا دلم ميخواهد مؤمنين و مؤمنات اين سگ رو سياه دربار امام زمان عليهالسّلام را از دعاي خير خويش فراموش نكنند. خداوند متعال انشاءالله خير و بركت و عزّت در دنيا و آخرت به همهي مؤمنين و مؤمنات عنايت بفرمايد ٥/١٢/١٣٧٣ (والسّلام عليكم و رحمةالله و بركاته، حسن صافي اصفهاني